به جای اینکه در مورد این موضوع بحث کنیم که اول مرغ بوجود آمده است یا تخم مرغ ، چه راه بهتری وجود دارد تا یک بعد از ظهر را وقت بگذارنیم؟ با این وجود چیزی که نمی توان در موردش بحث کرد این حقیقت است که شرایط غیر طبیعی (Abnormality) قبل از خرابی بوجود می آید.
این یک حقیقت است.
آنچه که ما نسبت به آن آگاهیم :
ما مقیدیم به اینکه بلافاصله در برابر خرابیها، فقدان کارکردها ، اینکه چرا برقها خاموش شدند؟، چرا ماشین من ازکار افتاد؟، واکنش نشان دهیم. اما شرایط غیر طبیعی (Abnormality) که منجر به این خرابیها میشوند اغلب خارج از دیدگان ما و چراغ خاموش بوجود می آیند. توانایی تغییر تفکر مان یا پالایش توجه مان به موضوع جستجوی شرایط غیر طبیعی، اولین گام حیاتی در تبدیل سازمان واکنشی (reactive) به سازمان پیش اقدام (proactive) است. سازمانهای واکنشی عملکرد خود را به بدشانسی نسبت میدهند و سازمانهای پیش اقدام شانس را خود بوجود می آورند.
سازمانهای واکنشی عملکرد خود را به بدشانسی نسبت میدهند و سازمانهای پیش اقدام شانس را خود بوجود می آورند.
بنابراین تفاوت بین یک شرایط غیر طبیعی و یک خرابی چیست؟ در ابتدا امر ترجیح میدهم از عبارت «شکست کارکردی» نه صرفا” «شکست» استفاده کنم. باید واقعا تمرکز کنم و خود را محبور کنم تا از این لغات استفاده کنم، نه تنها این امر تاثیر مهمی روی فکر من بلکه تفکر کسایی که اطراف من هستند ، دارد. برای من شکست یک لغت قراردادی است که برای هر تفسیری باز است.تعاریف: شرایط غیر طبیعی و خرابی
از دست دادن کارکرد یا به عبارت دیگر شکست کارکردی کاملا روشن است؛ من دیگر نمیتوانم آنچه را که مایل به انجام آن هستم ، انجام دهم.
مثالها:از دست دادن کارکرد یا به عبارت دیگر شکست کارکردی کاملا روشن است؛ من دیگر نمیتوانم آنچه را که مایل به انجام آن هستم ، انجام دهم.
- اگر لامپ برق خاموش شود، پس من دیگر نمیتوانم کتابم را بخوانم- از دست دادن کارکرد.
- اگر پره در پمپ من فرسوده شود و دیگر نتواند محصولم را در مقدار مورد نیاز تولید کند – از دست دادن کارکرد.
- اگر لاستیک چرخم صاف شود و من دیگر نتوانم با تمام سرعت با ماشینم رانندگی کنم – از دست دادن کارکرد.
در هر مورد اگر ما با شرایطی که مایلیم شروع کنیم، از دست دادن این توانایی یا کارکرد کاملا روشن میشود.
به عبارت دیگر شرایط غیر طبیعی نشانههایی (سرنخ هایی) هستند که داراییها برای ما فراهم میکنند تا بدانیم مشکلی وجود دارد و آن این است که ما در مسیری هستیم که داریم کارکرد دلخواهمان را از دست میدهیم.
مثال:
- گریه بچه. بجه دارد اشاره می کند که مشکلی وجود دارد، اما هیچ مسئله آشکاری وجود ندارد.
به عنوان سرپرستان داراییها (بچه ها) این شغل ماست که کاری در مورد ان انجام دهیم، قبل از اینکه شکست کارکردی اتفاق بیفتد.
شکستهای کارکردی، شرایط غیر طبیعی و منحنی P-F :
مسیری که در جهت شکست کارکردی است و شرایط غیر طبیعی که این مسیر را علامتگذاری می کند به بهترین شکل توسط منحنی P-F که در اینجا نشان داده میشود ، توصیف می شود.
تعریف و مفهوم منحنی P-F کاملا ساده و در عین حال قدرتمند است. اجازه بدهید منحنی P-F را به طور مفصل مرور کنیم.
- محور عمودی شرایط تجهیز را نشان میدهد، در حالی که محور افقی زمان را مشخص میکند.
- شرایط بالاتر تجهیزات ، مطلوبتر است.
- اولین نقطه در نمودار (گوشه سمت چپ بالایی) تحت عنوان ” نقطهای که شکست شروع به رخ دادن میکند” نامگذاری شده است. اجازه بدهید این نقطه را P در نظر بگیریم.
مثال: فرض کنید که فراموش کردهایم تا بیرینگ هارا در یک موتور الکتریکی گریسکاری کنیم. سرانجام تمام گریس به مرور محو شده و تماس فلز با فلز را ایجاد میکند. این نقطه در این مثال نقطه P است.
تجهیز (دارایی) رو به زوال می رود، در ابتدا به آرامی شرایط خود را از دست میدهد اما سپس همچنانکه زمان سپری می شود، این وضعیت شتاب می گیرد. همچنانکه این فرآیند ادامه می یابد، تجهیز برای ما نشانههایی فراهم میکند تا از آنچه که در حال رخ دادن است، در ابتدا با نشانههای بسیار دقیق و ظریف اما از نظر اندازه رو به افزایش، مطلع شویم. این نشانهها شرایط غیر طبیعی هستند که ما از آنها صحبت کردیم.
اگر ما نسبت به شرایط غیر طبیعی به صورت پیش اقدام (هوشمندانه) Proactively عمل نکنیم به نقطهای خواهیم رسید که «خرابی تجهیز» نامگذاری شده است. این نقطه F یا همان شکست کارکردی است.
چونکه نتوانسته ایم به شرایط غیر طبیعی به صورت پیش اقدام واکنش نشان دهیم، ما مجبور خواهیم بود تا به شکست کارکردی عکسالعمل نشان دهیم- این انتخاب برای ما انجام گرفته است.
درصورتیکه در مورد این نوشته سوالی دارید اینجا مطرح کنید یا به ما ایمیل بزنید : info@mainmag.ir